موسیقی کلاسیک

طرحی کلی از تاریخ موسیقی کلاسیک 1



تاریخ موسیقی اروپای غربی در واقع در حدود قرن چهارم میلادی با موسیقی کلیسایی که آن را آوازهای گرگوری می نامیم شروع می شود. این شروع با یک خط آوازی تنها بود و چند صد سال به همین ترتیب باقی ماند. تغییرات در آن روزگار بسیار کند اتفاق می افتادند. اولین آوازهای دوصدایی، ارگانوم نام دارند که در آنها به آواز اصلی ( که کانتوس فیرموس یا آواز ثابت نام دارد ) یک صدای دیگر افزوده شده است. ارگانوم در دو شکل اصلی متداول است: ارگانوم موازی که در آن صدای دوم، سایه به سایه، کانتوس فیرموس را با فاصله ای مشخص دنبال می کند؛ و ارگانوم مخالف که در آن صدای دوم در اطراف صدای اول و تقریبا در هر جهتی که بخواهد حرکت می کند.

در قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم، آواز و ارگانوم حتی از این نیز پیچیده تر شدند: با چهار بخش صدا که همه بر مبنای کانتوس فیرموس گرگوری بودند. بهترین نمونه های این موسیقی آثار دو آهنگساز به نام های لئونن و پروتن هستند که آنچه را ما امروز مکتب نتردام می نامیم به وجود آوردند. بیشتر آثار موسیقی نتردام در چند مجموعه حفظ شده و به دست ما رسیده اند. از این مجموعه ها معمولا به صورت W1 و W2 نام برده می شود. در همین زمان اروپا عرصه تاخت و تاز دسته های سرگردان تروبادورها، تروورها، مینه زینگرها و دیگر خنیا گران خانه به دوشی بود که درباره ی عشق های یک سویه، باده نوشی و دیگر تفریحات خطرناک آواز می خواندند.

همچنان که موسیقی در قرن چهاردهم به پیشرفت خود ادامه می داد آهنگسازان نسل جدید احساس کردند که بهتر از تمام آهنگسازان پیش از خود، موسیقی می نویسند و در سال 1330 مردی به نام فیلیپ دو ویتری مقاله ای نوشت و امتیازهای این سبک جدید موسیقی را برشمرد و آن را تحسین کرد و به آن لقب هنر نو داد. او فکر می کرد این سبک موسیقی خیلی چیز تحفه ای است. ممکن است فکر کنید اسقفی شهر مو ( Meaux ) باید فیلیپ دو ویتری را به قدر کافی سرگرم می کرده است. واضح است که چنین نبوده است.

در میانه ی قرن چهاردهم موسیقی گیوم دو ماشو به گوش می رسد. امتیاز نگارش اولین مس چهار صدایی معمولا به این شخص داده می شود. از سوی دیگر در انگلستان جان دانستبل مشغول بازی با فاصله های سوم و ششم، و درگیر نخستین تلاش های پرداختن به تم و واریاسیون بود. با گذر از قرون وسطا و رسیدن به رنسانس، آهنگسازانی چون ژیل بنشوآ، گیوم دوفه، ژوسکن دپره و ارلاندو دی لاسو جریانی را شروع کردند که به مکتب هلندی معروف شد ( بعضی ها - معمولا پیر پاتال های امل - آنها را عجیب و غریب می نامیدند ). مثل مکتب نتردام، این مکتب هم در واقع یک مدرسه رسمی با کلاس و امتحان و از این حرف ها نبود. آهنگسازان این گروه، هلندی نامیده می شدند چرا که بیشتر آنها از جایی می آمدند که ما امروز آن را هلند یا سرزمین های پایین دست می نامیم. یکی از مهم ترین ابداعات این گروه استفاده از ترانه های مردمی غیر مذهبی به جای آواز گرگوری برای کانتوس فیرموس بود. ( ادامه دارد )

باقی قضایای تاریخ موسیقی - اثر: دیوید دبلیو. باربر