موسیقی کلاسیک

موسیقی کلاسیک 1



کلاسیکال و کلاسیک هر دو از واژه لاتین کلاسیکوس به معنای شهروند ( و بعدها به معنی نویسنده ) متعلق به عالی ترین طبقات اجتماع می آیند. بنابراین ما این واژه را در ارتباط با هر چیزی که متعالی، درجه اول و دارای ارزش ماندگار باشد به کار می بریم. نمایشنامه های شکسپیر یا داستان های چارلز دیکنز را در میان آثار کلاسیک ادبی طبقه بندی می کنیم و سبک معماری روم و یونان باستان را با واژه کلاسیک توصیف می کنیم - به این معنا که سبکی است که بر زیبایی و سادگی، ظرافت خطوط و شکل ها، تناسب و تقارن و نظم و قاعده تاکید می کند. تا آنجا که به موسیقی مربوط می شود واژه کلاسیک ممکن است به دو شکل استفاده شود. گاهی مردم از موسیقی کلاسیک به طور عام صحبت می کنند و این هنگامی است که آنها موسیقی را در ذهن خود به دو گروه بسیار کلی تقسیم می کنند: کلاسیک و پاپ؛ هر چند برای یک موسیقی دان، کلاسیک معنای خاص و بسیار دقیق تری دارد. این واژه به طور خاص به موسیقی ای که در خلال سال های 1750 تا 1810 ساخته شده است اشاره می کند - دوره ای نسبتا کوتاه که موسیقی هایدن، موتسارت و ساخته های اولیه بتهوون را شامل می شود.

با این همه دو تاریخ 1750و 1810 نباید بسیار قطعی تلقی شوند. سبک باروک به طور ناگهانی به کلاسیک تبدیل نشد. نشانه های تغییر از دهه 1730 قابل رد یابی است و به این ترتیب، در واقع سبک کلاسیک رشد و نمو خود را در آخرین سال های دوره باروک آغاز نمود. سونات تریوی باروک راه گشای سونات کلاسیک شد و اورتور ایتالیایی که در بسیاری از اپراهای باروک وجود داشت رشد کرده و به سمفونی کلاسیک تبدیل شد. سبک آغازین دوره کلاسیک، شیوه گالانت نامیده می شود - یک سبک درباری که هدف اصلی آن خشنود کردن شنونده است. بیشتر آثار موسیقی این سبک عمقی ندارند ولی در بهترین نمونه هایش - در موسیقی پسران باخ: کارل فیلیپ امانوئل و یوهان کریستیان و تصنیفات اولیه هایدن و موتسارت - صیقل یافته ، موقر و بسیار باشکوهند. سپس هنگامی که سبک کلاسیک تکامل یافت، به تاکید هر چه بیشتر بر کیفیاتی پرداخت که ما آنها را به معماری کلاسیک مربوط می کنیم: جمال و زیبایی خطوط و شکل ها، موازنه و تناسب و اعتدال و نظم. آهنگساز کلاسیک به ویژه به تعادلی کامل میان بیان احساس و توجه به ساختار رسمی موسیقی می رسد.

موسیقی باروک عمدتا پلی فون بود، با رشته های کنتر پوآن که در بافتی پیچیده تنیده شده بود و معمولا به همراهی کنتینوئوی هارپسیکورد که صدای آن در پس زمینه موسیقی شنیده می شد. بافت موسیقی دوره کلاسیک سبک تر، واضح تر، با پیچیدگی کمتر و هر چند کنترپوآن به هیچ عنوان فراموش نشده بود، هوموفون بود: نغمه هایی که روی بخش همراهی کننده ای آکوردی قرار می گرفتند. در طول دوره کلاسیک، برای اولین بار در تاریخ موسیقی، موسیقی سازی اهمیتی بیشتر از موسیقی آوازی یافت. آثار زیادی نگاشته شدند که برای پیانو بودند یا بخشی را برای این ساز شامل می شدند. سونات ( به معنای به صدا درآمده ) نامی بود که آهنگساز کلاسیک به قطعه ای در چند موومان برای تنها یک یا دو ساز داده بود - مثلا پیانو، یا ویولن و پیانو. اگر سه ساز در اجرای قطعه نقش داشتند این قطعه، تریو نامیده می شد؛ برای چهار ساز، کوارتت به کار می رفت؛ برای پنج ساز، کویینتت و به همین ترتیب. دیگر انواع مهم آثار موسیقی برای ارکستر، سمفونی و کنسرتو بودند.

تاریخ موسیقی غرب - اثر ری بنت