موسیقی کلاسیک

مونته وردی



دوره رنسانس به پایان رسید و باروک در ساعت چهار بعد از ظهر 25 مارس سال 1600 میلادی شروع شد!. هیچ تاریخ موسیقی ای جرئت ندارد چنین حکمی را با این قاطعیت صادر کند. من فقط خواستم تکلیف را روشن کنم و هر نوع سوء تفاهمی را بر طرف کرده باشم. رنسانس در انگلستان چند دهه بیشتر ادامه پیدا کرد ولی در بقیه اروپا به طور کامل از نفس افتاد. ( انگلیسی ها همیشه قدری عقب تر از زمان بودند. گاهی اوقات حتی پنجاه سال طول می کشید تا موضوعی به آن سوی کانال مانش منتقل شود. )

شنوندگان موسیقی از گوش کردن به پلی فونی تکراری که اصطلاحا به آن آرس پرفکتا یا هنر کامل می گفتند خسته شده بودند؛ موسیقی ای که آثار ژوسکن، پالسترینا و بقیه حضرات را شامل می شد. آنها دنبال شنیدنی های تازه بودند. آهنگسازان نیز مایل بودند چنین تحولی صورت گیرد چرا که به هر صورت حرفی هم برای گفتن در شیوه قدیم نداشتند. کلودیو مونته وردی یکی از پیشروان تغییرات و حرکت از سبک قدیم به جدید بود. او سبک پلی فونی قدیم را تمرین اول و سبک جدیدتر موسیقی خود را تمرین دوم می نامید. وی به همه می گفت روزی کتابی خواهد نوشت و دیدگاه هایش را درباره این موضوع مطرح خواهد کرد.

مونته وردی احتمالا موسیقی را از طریق آواز خواندن در کلیسای کرمونا فرا گرفت. موسیقی دان های کلیسا مثل موسیقی دان های دربارهای سلطنتی، معتبر نبودند اما از لحاظ موقعیت اجتماعی از نوازندگان دوره گرد و جارچی ها - کسانی که شهردار را همراهی می کردند و قبل از آنکه حرف مهمی بزند یا روبانی را قیچی کند یا کاری بکند در شیپور خود می دمیدند - بالاتر بودند.مونته وردی قطعا موسیقی را خوب فرا گرفت چون اولین کتاب موتت هایش را وقتی فقط پانزده سال داشت منتشر کرد. این موتت ها برای سه صدا نوشته شده بودند که به سختی نوشتن برای چهارصدا نیست اما به هر صورت کاری بود که وی می توانست به آن افتخار کند. هنگامی که بیست ساله شد، پنج کتاب موتت و مادریگال را در طول پنج سال منتشر کرده بود. این آثار به سبک قدیم نوشته شده بودند اما او تازه داشت گرم می شد. معلوم بود که کرمونا ( شهری کوچک در شمال ایتالیا که در آن متولد شده بود ) برای استعدادهای او جایی کوچک است.

مونته وردی در نوآوری تا آنجا پیش رفت که سبکی کاملا جدید در موسیقی ایجاد کرد که آغاز اپرا محسوب می شود. موسیقی - نمایش اورفه ساخته شده به سال 1607 می تواند نخستین اپرای حقیقی قلمداد شود. در 1610 موقعیتی فوق العاده برای مونته وردی پیش آمد: وی به سمت مهم سرپرستی موسیقی کلیسای سن مارک، بزرگ ترین و ثروتمندترین کلیسای ونیز منصوب شد. او سیصد دوکات در سال دریافت می کرد که از هر پولی که در عمرش دیده بود بیشتر بود و صد دوکات بیشتر از حقوق سرپرست قبلی بود. مونته وردی به کار جدیدش علاقه داشت، چرا که به او فرصتی برای خلاقیت و درآمدی ثابت می داد. این شغل وقت او را کاملا پر می کرد. او سرپرستی گروه کری با پنجاه خواننده و تعدادی نوازنده را به عهده داشت و باید برای چهل جشن کلیسایی بزرگ در سال موسیقی می نوشت و آماده می کرد. ونیزی ها می دانستند چگونه به جشن و سرور بپردازند و مردم همه در این برنامه ها شرکت می کردند. ونیز آن روزگار جایی مثل لاس وگاس امروز بود.

باخ، بتهوون و باقی بروبچه ها - اثر: دیوید دبلیو. باربر